۲ روز نبودم لایکا پرایوت شد؟:))

بعد از ۶ ماه کشمکش و تنش و سفت موضع رو چسبیدن، به خودم اومدم و دیدم که یه بخششو الکی دارم لج می‌کنم و یهو شل کردم. قطعا از ترس ریده به خودش به خاطر این شل کردنم و فک می‌کنه که پشت پرده براش برنامه دارم.

- تو چرا انقدر فک میکنی که آدم خوبی نیستی؟ - من فکر نمیکنم که آدم خوبی نیستم، من صرفا تو شرایط خوبی نیستم.

He has no idea what I am capable of, but he’ll know soon enough:)

این بچه هم ۲ روزه که همش یا خوابه یا سریع بیدار میشه از خونه میزنه بیرون. نگرانشم و کاری ازم بر نمیاد.

یک ماه و نیم دیگه مشخص میشه که آیا میتونم به خودم جایزه اسکار بهترین conflict resolution و crisis management ادوار زندگیمو بدم یا نه. میدونم که موفقیت آمیز بودن اینم برام عادی می‌شه و به خودم برای اینکه از اون حجم درد و اضطراب و بیخوابی خودمو نجات دادم کردیت نمیدم ولی فعلا دلم خوشه که قوی ام:))

تو کافردل نمیبندی نقاب زلف و می‌ترسم که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو حافظ واقعا زیباست.

بهش گفتم تو نمی‌تونی تصور کنی که من چقدر از اینجا بودنت خوشحالم و کلی این رو بهش ابراز کردم ولی هنوزم یه فورانی از شوق و ذوق تو من هست که مگه با کلی جیغ زدن خالی شه.

This is fucking eating me alive.

Subtle art of not giving a fuck?