میخوام برم تتو کنم بازوانت را به مستی حلقه کن بر گردنم.
من فقط تو خونه غذا داریم: نسبتا سیر من وقتی تو خونه غذا نداریم: گشنه ظهر رمضون
همزمان من از سوپرمارکت آیستی و مایونز و چیپس و کنسرو لوبیا سفارش دادم، آقایی شراب و دستمال توالت و آبجو و پودر لباسشویی. نظر یونگ چیه؟
خرمن من سوختنی نیست ولی باتری زنگ درمون تموم شده کار نمیکنه.
گرد آمده از نیستی این مزرعه را برگ ای برق! مزن، خرمن ما سوختنی نیست
دیگه اسپرسو و لَته و لِته و لاته رو ول کردن، حالا نوبت گائیدن نوع بشر با آفوگاتوئه.
تو به میخونه نرو عزیز من، من برات قصه مستا رو میگم
دوباره ما باید تاصبح بیدار بمونیم که اینا موشکهاشونو هوا کنن، خودارضاییاشونو بکنن، که کسی نتونه بگه کم آوردن.
آقاهه اومد سفارش سوپرمارکت آورد گفت مال کدوم کشوری گفتم ایران شروع کرد به فارسی حرف زدن. منم گفتم هههه چه جالب خدافظ، درو بستم.