تو فلسفه فکری حافظ اعتقاد به تقدیر خیلی زیاده. من شخصیا این بخش غزلیات رو خیلی توجه نمیکنم. تو جهانبینی اون دوره ببینی و نوع نگاهش به دنیا، خب قشنگه ولی این برداشت از «تقدیر از پیش نوشته شده» خیلی شخصیه. بعضیا میپذیرن و بعضیا قبولش ندارن
بر آن سرم که ننوشم مِی و گُنه نکنم اگر موافق تدبیر من شود تقدیر چو قسمت ازلی بیحضور ما کردند گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر اینجا هم با زیرکی میگه خب چیکار میشه کرد؟ به این فکر میکنم که می بنوشم و گناهی نکنم. البته که هر تدبیری برای تقدیر بکنم فایده نداره! و قسمت ما این بوده و باید رضایت داد
معاشری خوش و رودی بساز میخواهم که درد خویش بگویم به ناله بم و زیر رود یعنی ساز و موسیقی و آهنگنوازی. یک معاشر و هم نشین و همدم میخوام که با هم بشینیم بنوازیم و آواز با صدای بم و زیر بخونیم و از دردهامون بگیم.
نعیم هر دو جهان پیش عاشقان به جوی که این متاع قلیل است و آن عطای کثیر لذت و نعمت هر دو جهان پیش افراد عاشق و دلباخته به یک «جو» هم نمی ارزه. البته این «جو» یا همون لذت کم هست و ارزش بخشش اون و اعطا کردنش خیلی زیاد
ز وصل روی جوانان تمتعی بردار که در کمینگه عمر است مکر عالم پیر تو ایام جوانی، ایامی که هنوز سرزنده هست و میتونی، دورانی که هنوز توانایی داری، از جوانان (افرادی مثل خودت) برخوردار شو و استفاده کن. یعنی لذت ببر ازشون چون چون کوتاهی عمر تو کمین هست و هر لحظه ممکنه مکر بهت برسونه و زندگیت تموم بشه
بله. بیت اول نصیحتی کنمت بشنو و بهانه مگیر هر آنچه ناصح مشفق بگویدت بپذیر یک نصیحت برات دارم و بهونه نیار و فقط گوش کن. هر چیزی که نصیحت کننده دلسوز بهت میگه گوش کن. در ادامه غزل نصیحت رو میکنه:
بله. چه غزل خوبی. بفرمایید: ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش از بس که دست میگزم و آه میکشم آتش زدم چو گل به تن لَخت لَخت خویش دوشم ز بلبلی چه خوش آمد که میسرود گل گوش پهن کرده ز شاخ درخت خویش کای دل تو شاد باش که آن یار تندخو بسیار تند روی نشیند ز بخت خویش
بله خواهش میکنم. تقدیم به شما: نصیحتی کنمت بشنو و بهانه مگیر هر آنچه ناصح مشفق بگویدت بپذیر ز وصل روی جوانان تمتعی بردار که در کمینگه عمر است مکر عالم پیر نعیم هر دو جهان پیش عاشقان به جوی که این متاع قلیل است و آن عطای کثیر معاشری خوش و رودی بساز میخواهم که درد خویش بگویم به ناله بم و زیر
مرسی عزیزم برای پیشنهادت. ولی واقعا همین یکی دو تا خوبه :))
فدای تو مریم جان مرسی. قربونت در همین حد یکی دو غزل کافیه و عالی :)