مرسی عزیزم برای پیشنهادت. ولی واقعا همین یکی دو تا خوبه :))
فدای تو مریم جان مرسی. قربونت در همین حد یکی دو غزل کافیه و عالی :)
خوش بود وقت حافظ و فال مراد و کام بر نام عمر و دولت احباب میزدم شب خوبی داشتیم و خیلی خوش گذشت و من برای دوستان با جان و دل و به امید رسیدن به مراد فال می گرفتم. به امید سلامتی و عمر طولانی دوستانم. نکته جالب اینه که ماجرای غزل برای شب قبل هست و من برای تو ظهر گرفتم ودقیقا انگار حافظ تو ظهر سروده!
ساقی به صوت این غزلم کاسه میگرفت میگفتم این سرود و مِی ناب میزدم ساقی هم خوش ذوق بود و بلد بود چیکار کنه. همزمان با عروض و آوای این غزل من، پیک میریخت و میگردوند انگاری که هماهنگ شده با غزلم باشه
نقش خیال روی تو تا وقت صبحدم بر کارگاه دیده بیخواب میزدم از شب تا وقت صبح و بیدار شدن، در کارگاه چشمانم داشتم نقش تو میزدم. اشاره به بیت اول که چشمانم پر از اشک شده بود و من درون اون اشکها داشتم تصویر تو رو میکشیدم
چشمم به روی ساقی و گوشم به قول چنگ فالی به چشم و گوش در این باب میزدم چشمم به ساقی بود که جام رو بیاره و گوشم به صدای چنگ. همزمان با این حال عیش و مستی داشتم فال میزدم و بخت و شانسم رو امتحان میکردم
روی نگار در نظرم جلوه مینمود وز دور بوسه بر رخ مهتاب میزدم روی معشوق به قرص ماه یا رخ مهتاب تشبیه شده. میگه یاد چهره معشوقم افتادم و با بوسه زدن بر ماه، بهش بوسه میرسوندم
هر مرغ فکر کز سر شاخ سخن بجَست بازش ز طره تو به مضراب میزدم این بیت هم میگه افکار من مثل یک پرنده از شاخه سخنم می چست. این پرنده رو با مضراب گیسوی تو به دام میانداختم. مضراب معنی تور ماهیگیری هم میده
شاعر به دنبال انجام یک کار عبث نیست هرچند دیگران اون رو عبث بدونن! نقاشی کشیدن روی آب و تلاش برای این کار غیر ممکنه اما حافظ همین کارو میکنه و چهره یار رو میکشه! ببین چه کار غیرممکنی رو ممکن کردم! ابروی یار رو تو خیالم آوردم و به پاس این حال خوش خرقه رو سوزوندم و جامی در محراب نماز نوشیدم
این غزل فوقالعاده عاشقانه و دلتنگی معشوق هست. بیت اول میگه دیشب چنان گریه کردم که سیل شد و با اشک خودم سیل جاری کردم. و در مصرع دوم شاهکار میکنه و میگه نقش صورت تو رو بر روی آب اشکی که به وجود اومده بود میساختم. بر آب زدن ایهام داره. مثل «آب در هاون کوبیدن» همینه که یک کار بیهوده میکنه. اما اینجا